گزارش نشست علمی با دکتر گلی رضایی رشتی در دانشگاه فرهنگیان؛http://cfu.ac.ir/file/2/attach201402251925578422182.jpg

 

دکتر مهر محمدی، سرپرست دانشگاه فرهنگیان، به سه چالش پیش روی تربیت معلم در کشور پرداخت

1) در خصوص صلاحیت های حرفه ای معلم در عصر قرن 21 و این که صلاحیت های مزبور، چه طیفی از شایستگی های معلم را در بر می گیرند و چه بخشی از این صلاحیت ها الزامی هستند؟

2) مسیر و یا مدل انتخاب دانشجو معلم و الگوهای برنامه درسی آنان، دروسی که باید بگذرانند و این که از کدام مقطع و با چه زمینه های علمی، وارد سیستم تربیت معلم بشوند؟

3) بحث کارورزی دانشجو معلمان و این که کارورزی در برنامه تربیت معلم چه جایگاهی دارد، اینکه بخشی از برنامه است یا می تواند کل برنامه را تحت تأثیر قرار گیرد؟

     در ادامه این نشست علمی، دکتر رضایی رشتی پیرامون نظام تربیت معلم کانادا مطالبی را بیان کرد و پس از آن، به پرسش های حاضران پاسخ داد. آن چه از سخنرانی مزبور، می تواند به طور خلاصه مورد استفاده مخاطبان قرار بگیرد، شامل موارد زیر می باشد:

در کانادا، هر استانی برای خود وزارت آموزش و پرورش دارد؛ این در حالی است که در آمریکا، ضمن این که هر ایالتی، یک وزیر دارد، یک وزیر آموزش و پرورش فدرال (کشور) نیز، وجود دارد؛ به این مفهوم که هر استانی، مستقل عمل می کند و این، باعث تفاوت های زیادی در نظام آموزش و پرورش و تربیت معلم می شود. کانادا، دارای 10 استان و 2 منطقه است.

پذیرش دانشجو معلم از داوطلبان لیسانس و با توجه به نوع تخصص برای تدریس درس های مرتبط با رشته این پذیرش، انجام می شود. شرط معدل رعایت می شود و معدل داوطلبان باید بالای 70% باشد؛ از نظر بهره ی هوشی، باید استعداد تحصیلی خوبی داشته باشند؛ تقریبا از 2000 تا 3000 داوطلب، 700 نفر انتخاب می شوند. در واقع ورود به تربیت معلم، مشکل است. از این رو حرفه ای با درآمد بالا و مزایای بازنشستگی خوب با تعطیلات سه ماهه در سال، از حرفه های متشخص کانادا است که خیلی ها دوست دارند وارد دوره های تربیت معلم شوند.

هر دانشگاهی، دارای دانشکده تعلیم و تربیت است که دوره های تربیت معلم در آن برگزار می شود و دانشگاه مستقلی برای تربیت معلم وجود ندارد.

○ هر چند، هر دانشگاهی خود دوره های تربیت معلم را برگزار می کند، اما سیاست های کلان در دانشکده معلمان college of teachers با همکاری وزیر آموزش و پرورش هر استان، اتخاذ می شود. بودجه ی این نهاد، توسط حق آبونمان معلمان عضو تأمین می شود که در حال حاضر 90 دلار در سال است. این نهاد، متولی ارزیابی و اعتبار صدور گواهینامه اعتبار برای دانشگاه های ارائه دهنده برنامه تربیت معلم هم هست.

مؤسسه دیگری جهت ارزشیابی از دانش آموزان وجود دارد که همه ساله تستی را برگزار می کند که در آن کلاس های سوم، ششم و دهم شرکت می کنند. این تست در موضوع سواد خواندن و نوشتن انگلیسی، علوم و ریاضیات برگزار می شود. این موسسه EQAO یعنی Education Quality and Accountability Office نامیده می شود.

دوره تربیت معلم در حال حاضر در این دانشگاه خاص، 1 ساله است که از سال 2015 قرار است 2 ساله شود. در این 1 سال، ابتدا 5 هفته آموزش نظری ارائه می شود، سپس به مدت 6 هفته کارورزی در مدارس شروع می شود که دانشجو معلمان چند هفته مشاهده می کنند و سپس تحت نظارت معلم کلاس، به تدریس می پردازند. پس از اتمام این دوره، دوباره 3 هفته آموزش نظری دنبال می شود؛ به دنبال تعطیلی 2 هفته ای، به مدت 10 هفته در مدرسه دیگری به کارورزی می پردازند. نظارت بر فعالیت های دانشجو معلمان، توسط رابطان و بازرسان دانشکده معلمان انجام می گیرد که در صورت موفقیت آنان، این مؤسسه به آن ها، گواهی تدریس ارائه می کند.

○ یکی از چالش های اصلی کانادا در مدارس، وجود مهاجران با تفاوت های فرهنگی است. ارتباط زبانی و روابط نژادی، گاه به مسأله پیچیده ای تبدیل می شود.

○ دانش آموزان با نیازهای ویژه، در همان مدارس عادی تحصیل می کنند و برای آن ها، مدارس خاص وجود ندارد. در واقع inclusive education  در کانادا اجرا می شود.

هنر و موسیقی از برنامه آموزشی معلمان حذف شده است. علت آن می تواند این، باشد که در تست هایی که مبنای قضاوت موفقیت معلمان انجام می شود، این دو موضوع نقشی ندارند.