اين نوع تفکر، هم به حل مساله و هم به تصميم‌گيري‌هاي مناسب کمک مي‌کند. با استفاده از تفکر خلاق، راه‌حل‌هاي مختلف مساله و پيامدهاي هر يک از آنها بررسي مي‌شوند. اين مهارت، ما را قادر مي‌سازد تا مسائل را از وراي تجارب مستقيم خود ببينيم و حتي زماني که مشکلي وجود ندارد و تصميم‌گيري خاصي مطرح نيست، با سازگاري و انعطاف بيشتري به زندگي روزمره بپردازيم.

تفکر خلاق موجب مي‌شود مسايل و مشکلات را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار داده و راه‌حل‌هاي تازه‌اي براي مشکلات‌مان پيدا کنيم. با استفاده از اين مهارت، تصميم‌گيري‌هاي ما مناسب‌تر انجام مي‌شوند و مسايل به‌طور عملي‌تر حل خواهند شد.

هم‌چنين تفکر خلاق موجب مي‌شود مسايل و مشکلات را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار داده و راه‌حل‌هاي تازه‌اي براي مشکلات‌مان پيدا کنيم. با استفاده از اين مهارت، تصميم‌گيري‌هاي ما مناسب‌تر انجام مي‌شوند و مسايل به‌طور عملي‌تر حل خواهند شد. توانايي تفکر خلاق اجزايي دارد که عبارتند از: تفکر مثبت، يادگيري فعال به وسيله جست‌وجوي اطلاعات جديد، ابراز وجود، تشخيص حق انتخاب‌هاي ديگر براي تصميم‌گيري، تشخيص راه‌حل‌هاي جديد براي مشکلات

 براي ايجاد يا پرورش تفکر خلاق مي‌توان از روش‌هاي زير استفاده کرد:

1- خلق مطالبي که علمي و خلاف باورهاي مرسوم و عمومي باشد. مثلا تلاش شود تا نظريات رايج قديمي را رد کرده و راه‌هاي جالب و نظريات جديدي ارايه شود.

2- با استفاده و کمک از اطلاعات قديمي، در موقعيت‌هاي مشابه، اطلاعات، حقايق و اصول تازه‌‌تري مطرح شود.

3- بررسي و تفکر در مورد مسائلي که براي انسان مجهول مانده به جاي پرداختن به دانسته‌ها و اطلاعات موجود.

4- طرح سوال‌هايي مانند چه‌طور، اگر و از چه راه‌هايي، در مورد اطلاعات و دانسته‌ها و پاسخ دادن به آنها، همين‌طور انديشيدن به راه‌هاي مختلف براي رسيدن به جواب.

5- استفاده از سوال‌هاي محرک يعني بيشتر به گزاره‌هاي پرسشي که نياز به درک عميق دارد، توجه شود هم‌چنين از سوال‌هايي که نياز به ترجمه، تفسير، تعريف، اکتشاف و تجزيه و تحليل دارد استفاده شود.

6- انديشيدن و جست‌وجو براي يافتن رازهاي هر چيز.

7- تشويق به مطالعه زندگي افراد خلاق.

8- ايجاد فرصت براي بازي کردن با اطلاعات . همچنين با استفاده از حقايق و اطلاعاتي که قبلا آموخته شده کارهاي جديدي تجربه شود.

9- تقويت مهارت‌هاي مطالعه خلاق. يعني به جاي آنکه بگوييم چه خوانده‌ايم، عقايدي را که در نتيجه خواندن به دست آورده‌ايم بيان کنيم.

10- استفاده از روش اکتشافي. در روش اکتشافي بايد به جست‌وجوي راه حل برويم. در اين روش بيش از جواب مساله، چگونگي يافتن جواب مساله مهم است.

تفکر خلاق

توانايي ارتباط موثر:

ما همه روزه بخش زيادي از زمان را به ارتباط برقرار کردن با ديگران مي‌گذرانيم تا هر چه بيشتر بتوانيم نيازهاي خود را بيان کرده و نيازهاي ديگران را درک کنيم. توانايي ارتباط موثر به ما کمک مي‌کند تا با ديگران ارتباط کلامي و غيرکلامي موثرتري داشته باشيم و با غلبه  بر خجالت، نظرات خود را براي ديگران ابراز کنيم. اگر اين مهارت را کسب کرده باشيم، در مواقع لازم مي‌توانيم با تقاضاهاي نامناسب ديگران مخالفت کنيم. اين توانايي به ما کمک مي‌کند تا بتوانيم به صورت کلامي و غيرکلامي و مناسب با فرهنگ جامعه و موقعيت، خود را نشان دهيم.

 

بدين معني که ما مي‌توانيم نظرها، عقايد، خواسته‌ها، نيازها و هيجان‌هاي خود را ابراز و به هنگام نياز بتوانيم از ديگران درخواست کمک و راهنمايي کنيم. تقاضاي کمک راهنمايي از ديگران در مواقع ضروري، از عوامل مهم يک رابطه سالم است. اجزاي توانايي ارتباط موثر عبارتند از:ارتباط کلامي و غيرکلامي موثر ، ابراز وجود، ، مذاکره، امتناع، غلبه بر خجالت، گوش دادن. همه ما براي برقرار کردن ارتباط با ديگران، صرف‌نظر از اينکه چقدر با آنها صميمي يا ناآشنا هستيم، با صحبت و گوش کردن (گفت‌وگو) ارتباط برقرار مي‌کنيم. همکلاسي‌ها، دوستان، آشنايان و خانواده همه جزء شبکه گسترده ارتباطي ما هستند که امکان پذيرش، آرامش، دانستن و احساس بهتر را براي ما مهيا مي‌کنند.

 

بهبود کيفيت روابط اين شبکه، يکي از روش‌هاي بسيار مهم براي رسيدن به سلامت روان است. در حقيقت در مهارت برقراري رابطه موثر مي‌خواهيم شيوه صحيح يک ارتباط کلامي  و غيرکلامي را بياموزيم تا  بتوانيم نظرها، عقايد، خواسته‌ها، نيازها و هيجان‌هاي خود را به‌طور صحيح ابراز کرده و به هنگام نياز از ديگران درخواست کمک و راهنمايي کنيم. ضعف در مهارت‌هاي اجتماعي مشا بسياري از آسيب‌ها است. از جمله: ترک تحصيل، کم‌سوادي، فقدان موفقيت تحصيلي، خشونت، بزهکاري و اعتياد.

فرد، هم معاني پيامي را که مي‌خواهد انتقال دهد بايد بداند و بفهمد و هم بتواند به مخاطب خود بفهماند که چه مي‌خواهد بگويد و منظورش چيست.

به‌طور کلي ضعف در مهارت‌هاي اجتماعي هم چون توانايي برقراري ارتباط موثر در کودکان و نوجوانان، علت رفتارهاي پرخاشگرانه يا گوشه‌گيري و انزواست. اين افراد پرخاشگر و ناکام و منزوي معمولا احساس حقارت کرده و عزت نفس ضعيفي دارند. به همين علت، وجود مشکلات رواني از جمله افسردگي و اضطراب در اين دانش‌آموزان زياد است. در واقع ارتباط مفهومي است که از درون فرد برخاسته و به ديگران راه يافته و از فردي به فرد ديگر منتقل مي‌شود. اولين جزء اصلي ارتباط تفهيم بوده که يک فرآيند دو طرفه است.

 

 يعني فرد، هم معاني پيامي را که مي‌خواهد انتقال دهد بايد بداند و بفهمد و هم بتواند به مخاطب خود بفهماند که چه مي‌خواهد بگويد و منظورش چيست. به عبارت ديگر، يک جزء ارتباط تفهيم و جزء ديگر آن تفاهم است. ارتباط به تسهيم هم نيازمند است که داراي جوانب مختلفي است. گاهي غذاي خود را قسمت مي‌کنيم، گاهي چيزهايي را که ياد گرفته‌ايم به ديگران ياد مي‌دهيم، گاهي خبري را که شنيده‌ايم به ديگران مي‌گوييم، گاهي شادي و عواطف يا مشکلات و سختي‌ها و ناراحتي‌هاي خود را با آنها در ميان مي‌گذاريم و به اين طريق آنها نيز حمايت‌هاي عاطفي خود را با ما در ميان مي‌گذارند تا ما احساس آرامش و راحتي بيشتري کنيم.

 

 آموزش‌هاي مهارت ارتباط موثر حول يک مقوله کلي گوش کردن، صحبت کردن و ارتباطات غيرکلامي است. در گوش کردن، آنچه مهم است، کيفيت گوش کردن است. توجه در گوش کردن دو هدف را مدنظر دارد. اول اينکه با تمرکز، به محتواي صحبت طرف مقابل پي مي‌بريم و دوم اينکه احساس و هيجان او را درک مي‌کنيم که سهل‌انگاري در هر يک از اين موارد موجب خواهد شد ارتباط دو طرف ضعيف شود.